سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عمل کننده بی بصیرت، مانند رونده در بیراهه است . هر چه تندتر رود، ازمقصد دورتر شود . [امام صادق علیه السلام]
خونه عشق از این وره......
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» تنهایی 3

                                             و خداوند عشق را آفرید......

                                    بله یک آیینه و این همه قصه عاشقی

بیچاره عشق... هر چی کاسه کوزه است سر عشق می شکنه

بی سر شده هر کی عاشق شده ... یادته؛ یک سرروی نیزه ...عاشق بود که به نیزه سر؛ داد یکی عاشق بود که تن به صلیب داد و .....

یک سئوال؟!

مگه عشق و تو چاه فریاد می زنند؟

خودم دیدم یک عاشق بین دنیا نخلستان فریاد زد...خدا خدا

عزیزم......

باور کن عشق چیز پاکیه ...پاکتر از این همه تبلیغات برای " پاک نام و پاک وش و تاژوخمیر دندانو صابون..."

راستی برم حموم... نیت غسل عشق و نماز عاشقیه کنم

خلاصه... آخر حرف تازه یادم اومد که تو تمام وجودمی ... دیدی گفتم قلمم کوچیکه ... از تو نمی تونم بگم

                                                 سلام بر عشق

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر     یادگاری که در این گنبد دوار بماند

 

بـیـا... یک یـا عـلـی دیگر و یک آغـاز عـشـق دیگه... تا بگیم " ما هستیم "

تا عشق هست ؛ خدا هست ؛ آفتاب هست

زندگی باید کرد

پایان تنهایی ... تا بعد



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » طلوع هشتم ( سه شنبه 85/3/23 :: ساعت 9:2 صبح )
»» تنهائی 2

عزیزم

هوا سرده... آدم سرما می خوره و یک استامینوفن... ولی اگه دل آدم سرد بشه چی؟... قرص ... چه قرصی؟

 

می دونی بعضی حرفها می یان و می رن... بعضی حرفها می یان و می مونن... بعضی حرفها ؛ موندن... اینجا یک دل نوشته است با هزاران حرف نگفته... راستی چی داشتم می گفتم ؛ ببخشید می نوشتم ؛ قراره از تو بگم ... این همه مقدمه ؛ اصل موضوع؛ کدوم اصل؟... اصل یکی بودن ... اصل با هم بودن... اصل..... اصلا اصل و فرع رو کی مشخص می کنه؟... نگید دولت و ... نگید مذهب و ... نگید خدا و... پس چی؟آخه این حرفها تکراریه مال این آدمها که خودشونم تکرارین ... صبح ؛ صبحانه ... ظهر ؛ ناهارانه ... شب ؛ شامانه

می بینی انگار ویزیت دکتر معالج هم جواب نداده ... قبل از صبحانه دو قاشق مرباخوری خنده ... ظهر همراه نهار یک سفته قرض و قوله ... شب قبل از خواب داد و بیداد و با چهار تا حرف سیاسی که اصلا به شما ربطی نداره با یک کپسول غیبت و تهمت برای دختر همسایه ؛ دختر خاله ؛ صاحبخانه ؛ همکار و ... یادم رفت " مادر زن و مادر شوهر

اینا چیه قراره از تو بگم ؛ تو بزرگی ... اینا رو گفتم که بدونی تو این دنیای بزرگ خدا ؛ تو هم بزرگی ... پس بزرگ فکر کردن ؛ رسم عاشقیه و با تو بودن ؛ نفس در نفست ؛ آغوشت و احساس کردن خود عاشقیه

ادامه دارد



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » طلوع هشتم ( یکشنبه 85/2/31 :: ساعت 10:57 صبح )
»» تنهائی 1

 

مهربانم .... اگر بخواهم از تو بنویسم ؛ نمی دانم چرا احساس کوچکی قلمم را  می کنم ، شاید می ترسم حق مطلب ادا نشود و اگر بخواهم بسنده کنم به کلماتی چون تو بهترین هستی ؛ مهربانی ؛ فداکاری ؛ محبوبی ؛ دوست داشتنی و ....  نه خیلی تکرایه و خیلی کلیشه ایی.

 

وقتی به گذشته های دور زندگیم نگاه می کنم کسی را به مثال تو تاثیر گذار در زندگی ام نمی بینم

 

مهربانم... به عشقمان قسم تو تنها کسی هستی که مرا بخاطر خودم عاشقانه دوست داری و من هم همینطور .

می دونی اصلا من و تو مسابقه گذاشتیم به عشق ورزیدن به هم .

 

راستی چرا بعضی وقتها ما آدمها حرفهای مان را می نویسیم ؛ شاید برای این باشه که روی تک تک کلمات فکر کنیم ؛ بعد بنویسم تا فکر کنند و بخوانند.

 

نمی دونم شاید هم می خواهیم خودمان را لوس کنیم و شاید هم برای اینکه در جامعه ما تا مکتوب نشه قبول نیست , دموکراسی و بوروکراسی و از این " اسی ها " .

 

روی گاز دو تا تخم مرغ غل غل می کنند چرا دوتا؟ چون که من تنها نیستم تو هم هستی در همه حال و احوال ؛ مگه میشه من تنهایی فکر کنم؛ گفتم تنهایی ... می دونی تنهایی با خدا بودن خوبه ؛ تنهایی با خود بودن خوبه ؛ اما تنهائی بی خود بودن " فاجعه " است .

 

ادامه دارد.........



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » طلوع هشتم ( سه شنبه 85/2/12 :: ساعت 9:40 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تنهایی 3
تنهائی 2
تنهائی 1

>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 1977
» درباره من

خونه عشق از این وره......

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب